عليه دستگيرى فعالين کارگرى٬ عليه اختناق سياسى !
گفتگو با نسرين رمضانعلى

يک دنياى بهتر: جمهورى اسلامى با تشديد فشار به کارگران زندانى و فعالين کارگرى٬ دستگيريها٬ احضارها٬ پرونده سازى و زندانى کردن را گسترش داده است. هدف سياسى رژيم اسلامى چيست و در  مقابل اين وضعيت چه بايد کرد؟ سياست حزب چيست؟

نسرين رمضانعلى: فشارهای کنونى بر فعالين کارگرى و اجتماعى گوشه اى از سياست سرکوب مستمر مردم ايران است. در هفته های گذشته جمهوری اسلامی بخش دیگری از فعالین کارگری و اجتماعى را دستگیر و روانه زندان کرده است. این در حالی است که تعداد دیگرى از فعالین کارگری در زندان بسر میبرند. آنها هم که بيرون زندان هستند داراى حکم هائى هستند که هر لحظه ميتواند عليه شان به اجرا در بيايد. مدتها از دستگیری فعالین کارگری همچون منصور اسالو٬ ابراهیم مددی٬ رضا شهابی٬ علی نجاتی٬ بهنام ابراهیم زاده٬ محمد فرجی ميگذرد و در هفته های گذشته به این لیست شاهرخ زمانی٬ شیث امانی٬ شریف ساعد پناه٬ مظفر صالحی نیا٬ و محمد حسینی اضافه شده است . لازم به ذکر است این فعالین هر کدام بارها دستگیر شدند و ماهها در زندان بودند و با قرار وثیقه آزاد شدند. تعداد دیگری از فعالین کارگری که در مراسمهای روز جهانی کارگر در سنندج قبلا دستگیر شده و با قرار وثیقه آزاد شدند مورد تهدید و دستگیری مجدد قرار گرفته اند. از جمله مجید حمیدی از طرف وزارت اطلاعات احضار شده است.

واضح است جمهورى اسلامى از چند مسئله وحشت دارد: يکى مسئله نمايش انتخابات است که تلاش ميکند با دستگيريها و پرونده سازيها ارعاب ايجاد کند تا از قبل به استقبال هر اعتراضى رفته باشد. يکى وضع اقتصادى و بحرانى رژيم است که با سياست حذف سوبسيدها نارضايتى شديد در جامعه را دامن زده است. طورى که خود رژيمى ها از شکست اين طرح ميگويند. تحریمهای اقتصادی زندگی مردم را فلج کرده است. همین تحریمها باعث شده است که به خیل بیکاران هر روز اضافه شود. این پایان کار نیست. تحریمهای اخیر و فشار بیش از پیش به مردم بطور عموم و بطور اخص طبقه کارگر فضای ناامنی در جامعه ایران را روز به روز گسترش میدهد. رژيم احساس وحشت ميکند و با این فضای ارعاب تلاش ميکند مردم را ساکت نگهدارد. اما سياست دستگيرى و اعدام جوابگو نيست. در حالی که قوه قضائی رژيم مرتبا حکم اعدام صادر ميکند٬ آمار جنايت و جرم افزایش چشم گیر داشته است.

اگر امروز به این فعالین کارگری تعرض میشود نه از سر قدرت رژیم بلکه نشان ضعف و استیصال آن و تلاشى برای بقا است. در حالی که در شهر سنندج فعالین کارگری دستگیر و روانه زندان میشوند٬ ستادهای انتخاباتی و مزدوران این حکومت تلاش دارند چهرهای شناخته شده را نه تنها با پول و وعده بلکه با تهدید مجاب کنند که اگر در ستادهای انتخاباتی شرکت نکنند محرومیت اجتماعی خواهند گرفت. طی بخشنامه ای محرمانه و بقول خودشان براى "جذب مردم" حاضر شدند ابتدا به ساکن یک میلیون نقد و وامهای طولانی مدت با بهره کم بدهند. اینجا دیگر بحث بر سر نمایش انتخاباتی است و بدون تردید این دستگیريها برای زهر چشم گرفتن از مردمی است که با کلیت حکومت اسلامی سر سازش ندارند. در ادامه دستگیری فعالین کارگری در شهر سنندج در بخشهای مختلف تعدادی امضا جمع شده است و خانواده های دستگیر شدگان به همراه تعدادی از کارگران در مقابل زندان تجمع و خواهان  آزادی  بدون قید و شرط این فعالین شدند. این حرکت جای تقدیر دارد اما سوال این است آیا در شرایط کنونی این نوع اقدامات پاسخگو است یا اینکه باید اقدامات دیگری را هم در دستور گذاشت؟

برای کسانی که امروز دستگیر شدند يا احضار شدند و یا اینکه هنوز به سراغشان نرفتند٬ چگونه میتوانیم در مقابل این تعرض رژيم٬ تعرضى را سازمان دهيم؟

تهیه لیستی کامل از فعالین کارگری که هم اکنون در زندان بسر میبرند٬ کسانى که احضار شدند به اضافه آن دسته از فعالینی که در حاضر آزاد هستند اما هر لحظه ممکن است دستگیر شوند. چرا که این فعالین با قرار وثیقه های سنگینی آزاد شده اند و قدرت کمترین تحرک را دارند. سیاست رژیم برای به گرو گرفتن فعالین سیاسی اجتماعی و معترضین این است که با وثیقه های سنگین آزادی آنها را گرو بگیرد. با تهیه و ارسال این لیست به تمامی مراکز کارگری نه تنها خواهان آزادی کارگران شويم بلکه با قدرت هرچه بیشتر به رژیم اولتیماتوم بدهيم که اگر فعالین کارگری تا مدت زمان تعیین شده آزاد نشوند ما کارگران در مراکز مختلف دست از کار خواهیم کشید و هم طبقه ای و همکاران خود را مورد حمایت قرار میدهیم.

عکسها و اسامى فعالین کارگری را بايد وسیعا در مراکز کارگری پخش کرد و شرایطی ایجاد کرد که رژیم وادار به عقب نشینی شود. ضرورى است که در مراکز کارگری و در محلات و مناطق کارگری وسیعا متحد شد و آزادى بيقيد و شرط کارگران زندانى و زندانيان سياسى را بعنوان خواست فورى بجلو راند. باید وضعيتى ايجاد کرد که دستگيرى فعال کارگرى به ضرر جمهورى اسلامى تمام شود.

در این شرایط بايد بیشترين نیرو را برای بسیج اعتراض اختصاص داد. صدور اطلاعيه عليه اين دستگيريها لازم است اما کافى نيست. ما کارگران باید با نقطه قدرتمان عليه اين وضعيت بايستيم و پيشاپيش گسترش دستگيريها و سرکوبها را منتفى کنيم. شرایط حساسی که در ایران حاکم است و ترس رژیم از نیروی متحد ما این را بیش هر زمانی ضروری کرده است که برای آزادی فعالین کارگری مبارزه ای جانانه را آغاز کنیم.

سلاح اين کار اعتصاب حمايتى است. بايد حتى اگر براى دقايقى هم شده چرخهاى تولید را از کار انداخت. موثرترين راه اينست که در مراکز کارگری در حمایت از هم طبقه های خود ماشینهای تولید را خاموش کنيم. کارگران شرکت واحد ميتوانند همزمان در هر کجا هستند اتوبوسها را متوقف کنند. نیروگاههای برق در اعتراض به این وضعیت برقهای مراکز تولیدی را مختل کنند. پتروشیمى ها٬ ماشین سازى ها٬ و در بخشهای مختلف همزمان چند دقیقه ماشین تولید را متوقف کنند. چنين اقدامى بويژه در مراکز مهم صنعتی مثل گاز و نفت تاثيرات تعيين کننده و فورى دارد. کارگران همه جا ميتوانند با نصب پلاکارتهائی برسر در کارخانه ها که بر آن نوشته شده باشد "ما خواهان آزادی فعالین کارگری هستیم" ابراز وجود کنند. در محلات کارگری مرتب این شعار نه تنها نوشته شده باشد بلکه دور هم جمع شوند و از تاکتیکها و اشکال دیگر مبارزه برای آزادی کارگران صحبت کنند.

ضرورى است که در مراکز کارگری در مجامع عمومی تصمیم بگیرند که کمیته هائی برای حمایت از کارگران زندانى ايجاد کنند و با ایجاد روابط گسترده و خبر رسانى مرتب فضاى جديدى خلق کنند. خانواده های کارگران زندانى شایسته بهترین حمایتهاى مادی و معنوی هم طبقه ايها و مردم زحمتکش و آزاديخواه هستند. باید صندوقهای کمک برای خانواده های دستگیر شده تشکیل شود. بايد به نهادهاى جهانى کارگرى از جمهورى اسلامى بدليل اذيت و آزار کارگران و خانواده هايشان شکايت کرد.

سياست حزب در این زمینه روشن است. ما با انتشار اخبار این دستگیرها٬ با سازمان دادن حرکتها و اقداماتی در حمایت از رفقای کارگر دستگیر شده٬ با طرح سياستهاى فوق و تلاش براى عملى شدن آنها تلاش ميکنيم پاسخى به اين معضل بدهيم.*